کربلا

کسی خاتم خود را دهد به دشمن خود

چگونه از کرم خود نگه به ما نکند

گذشت عمر و اجل پر زند به دور سرم

بمیرم و نروم کربلا خدا نکند

منتهی الیه

کشتی شکست خورده موج فرات ها

ارکان آسمان به تو دارد ثبات ها

ای مبتدا به همه خیرها حسین

ای منتهی اِلیه تمام نجات ها

قاسم بن الحسن(ع)

یادمان باشد اگر روزی بقیع را ساختیم

ذکر کاشی های باب المجتبی یا قاسم است

معرفت الهادی(ع)

چشمه آب بقا جز مِی ارشادی نیست

باده عشق به جز معرفت الهادی نیست

حب الحسین(ع)

نباشد دین به جز حب و به جز بغض

ولای مرتضی حب الحسین است

باب خلقت

قفل این دنیا به نام فضه هم وا میشود

باب خلقت را خدا با نام زهرا واکند

 

پی نوشت:

از کنیزان شما هم میشود دنیا گرفت...

من نیازت دارم، در روز محشر بیشتر

نام حسین(ع)

این چه حرفی است که در عالم بالاست بهشت

هر کجا نام "حسین" است همانجاست بهشت

گدای تو

ما سامرا نرفته گدای تو میشویم

ای مهربان امام فدای تو میشویم

 

هادی خلق کوری چشمان گمرهان

پروانگان شمع ولای تو میشویم

عالیجناب

صبح علی الطلوع گدا بر تو میگذشت

نزدیک ظهر بود که عالیجناب شد

مانند تو

با چراغی همه جا گشتم و گشتم در شهر

هیچکس، هیچکس اینجا به تو مانند نشد