مبادا خویشتن را واگذاریم
امام خویش را تنها گذاریم
ز خون هر شهیدی لاله ای رست
مبادا روی لاله پا گذاری
مبادا خویشتن را واگذاریم
امام خویش را تنها گذاریم
ز خون هر شهیدی لاله ای رست
مبادا روی لاله پا گذاری
کجا گل های پرپر می فروشند
شهادت را مکرر می فروشند
دلم در حسرت پرواز پوسید
کجا بال کبوتر می فروشند
نمی خواهم دگر آسایشم را
بیا بر هم بزن آرامشم را
شهادت! ای هُمای آسمانی!
اجابت کن اجابت خواهشم را
بعــــد میــــلــاد رضــــا(ع) سینه من بی تاب است
عکس گنــبد وسط صحن دو چشمم قاب است
ای خــوش آن کس که جـواز سفرش امضا شد
عـــرفـــــه کــــربـبــلا در "حـــــرم اربـــاب" است
در دل مادرمان فاطمه جایی داریم
منصب نوکری شاه وفایی داریم
از عنایات حسن نان و نوایی داریم
خودمانیم چه روزی و بهایی داریم