بنویسید حسن

سر در کل حرم ها و بناهای امامان بنویسید حسن

که حسن هر چه که داشته همه را وقف امامان کرده

باب الحوائج

 غمت دانم هزاران دسته بوده
تنت موسی بن جعفر خسته بوده

تو را باب الحوائج خوانده‌اند چون

که عمری در به رویت بسته بوده

راه تو

هر چه پل پشت سرم هست خرابش کردم

تا به فکرم نزند از ره تو برگردم

روز عرصات

خواهی اگر ای شیعه به روز عرصات
گیری ز کف حیدر کرار برات

امشب ز ره صدق و ارادت بفرست
بر حجت حق موسی جعفر صلوات

حواس

دنبال وزن و قافیه بودم تمام عمر
شاعر شدن حواس مرا از تو پرت کرد ...

لک لبیک حسن

روز محشربنویسیدبه پیشانی ما لک لبیک حسن

ذکرسربند مسلمانی ایرانی ما لک لبیک حسن

عشق حسن

در عشق حسن همچو اویس قرنم

 تا عمر بود از غم او سینه زنم

هرکس به جهان جا و مکانى دارد

من کلب سر کوی امام حسنم

دست به دامان

وقتی همه جا شُهره به عنوان تو باشیم

 باید که فقط ریزه خور خوان تو باشیم

 دامن نکش از دست گداهای گرفتار

 بگذار کمی دست به دامان تو باشیم.

آرزو

طفلان ما برای تو قلک شکسته اند

در آرزوی این که حرم را بنا کنیم...

ذوالفقار

ذوالفقار تو دو دم دارد و عیسی یک دم.

پس اولوالعزم ز شمشیر تو یک دم عقب است