کشتی شکشت خورده طوفان کربلا
بعد از هزار سال عجب!بار می کشد
خوشبخت آن کسی است که از دستهای خویش
تنها برای سینه زدن کار می کشد ...
روزی ام ساز که در یک سحر ماه خدا
پیش شش گوشه بساط سحری پهن کنم
دارد غلط درون لغت نامه دهخدا
باید نوشت روبروی عشق کربلا
به اشـــــک چلــــه گــرفـتـم کـه مـحتــرم باشــمخـــدا کنـد کـه شــب اربــعیـن حــــرم باشـــم...
ما به جارو کشی خانه تو محتاجیم
تا ابد فخر بر این خدمت شاهانه کنیم
جای گله ز فاصله ها گریه میکنم
با نام سیدالشهدا گریه میکنم
تو در ازای اشک به من کربلا بده
من در ازای کرببلا گریه میکنم