گفت کارت چیست، گفتم چند سالی میشود
کفش های گریه کن ها را مرتب میکنم !
گفت کارت چیست، گفتم چند سالی میشود
کفش های گریه کن ها را مرتب میکنم !
کشتی شکشت خورده طوفان کربلا
بعد از هزار سال عجب!بار می کشد
خوشبخت آن کسی است که از دستهای خویش
تنها برای سینه زدن کار می کشد ...
گفتمش:
شیرین ترین حالی که داری چیست ای عین وبصر
گفت:
اجلس روضة العباس، احلی من عسل
سر اگر نذر رقیه است، بریدن دارد
دل اگر نذر رقیه است، خریدن دارد
همه عالم و آدم به فدایت جانا
غم در دانه به دلها چه کشیدن دارد
تا به کى در پرده مانى ماه من! روشنگرى کن
تا کنى هر دلبرى را عاشق خود،
دلبرى کن
جلوه اى کن! زهره را چون ذرّه محو خویش گردان
رخ نما و مشترى را بر
رخ خود مشترى کن