خوشا به حال خیالی که در *حرم* مانده
و هرچه خاطره دارد از آن محل دارد
به یاد چایی شیرین کربلایی ها
لبم حلاوت احلا من العسل دارد
خوشا به حال خیالی که در *حرم* مانده
و هرچه خاطره دارد از آن محل دارد
به یاد چایی شیرین کربلایی ها
لبم حلاوت احلا من العسل دارد
روزی فرا رسد که به جرم جنون عشق
مـا را بـه کــربـلای تــو تبعیــد میکننــد
بعــــد میــــلــاد رضــــا(ع) سینه من بی تاب است
عکس گنــبد وسط صحن دو چشمم قاب است
ای خــوش آن کس که جـواز سفرش امضا شد
عـــرفـــــه کــــربـبــلا در "حـــــرم اربـــاب" است
دیده نا بینا شد و قلب از تلاطم ایستاد
با نسیم کربلا کی زنده میسازی مرا؟
چه سود میبری از کیفر محب حسین(ع)
من آن بدم که دلم را به کربلا دادم
من دوری از حرم کشیده ام و درک میکنم
این روزها ضریح قدیمی چه میکشد