جزء وصل تو به دل هرچه بستم توبه
بی یاد تو هر جا که نشستم توبه
در محضر تو توبه شکستم صد بار
زین توبه که صد بار شکستم توبه
جزء وصل تو به دل هرچه بستم توبه
بی یاد تو هر جا که نشستم توبه
در محضر تو توبه شکستم صد بار
زین توبه که صد بار شکستم توبه
در کـار خیـــر حاجـت هیچ استخاره نیست
دست دلـــم به دامنت آقا، ظهــور کـن
غم عشقت بیابون پرورم کرد
هوای وصل بی بال و پرم کرد
به ما گفتی صبوری کن صبوری
صبوری تحفه خاکی بر سرم کرد
هر چند که بیمار تو هستیم همه
دیوانه ی دیدار تو هستیم همه
بین خودمان بماند آقا عمری است
انگار طلب کار تو هستیم همه
من که بدم پس دیدنش روزی من نیست
ای خوش به حال خوب ها ... حاجت رواها
باشد درست ... آقای ما خیلی کریم است
امّا دگر تا کی گنه؟ تا کی خطاها؟
طبق احادیث رسیده ... ناظر ماست
بد نیست پیشش ذرّه ای شرم و حیاها
از پاسخ من معلمان آشفتند
از حنجرشان هرچه در آمد گفتند
اما به خدا هنوز من معتقدم
از جـاذبه تـــو سیب ها افتادنـــد