وقتی که زهر بر جگرت چنگ میکشید
جز یا حسین ناله دیگر نداشتی
شکر خدا که لحظه از هوش رفتنت
خواهر نداشتی غم معجر نداشتی
وقتی که زهر بر جگرت چنگ میکشید
جز یا حسین ناله دیگر نداشتی
شکر خدا که لحظه از هوش رفتنت
خواهر نداشتی غم معجر نداشتی
مرهم حریف زخم زبان ها نمیشود
اصلا جگر که سوخت مداوا نمیشود
غربت اگر چه هست تو غارت نمیشوی
سر نیزه جای جای تنت جا نمیشود
مظلوم تر از جواد(ع)، بغداد نداشت
آن مظهر داد، تاب بیداد نداشت
میخواست که فریاد کند تشنه لبم
از سوز جگر طاقت فریاد نداشت...
در سینــه دوبـاره ابتلا مــی آیـد
غــم بـاز به اُردوی ولا مـی آید
دل های شکسته کاظمینی شده است
اینجاست کـه بـوی کــربلا می آید
ز بس غم در دل خود روز و شب داشت
دلش در آتش غم سوز و تب داشت
جـــواد اهـل بیـــت از داغ مـــادر
ز طفلی ذکر یا زهرا(س) به لب داشت
قامتم خم شده ز بار بلا
حاجتم باشد از تو یا مولا
نجف و کاظمین و کرب و بلا
یا جواد الائمه ادرکنی
ما سامرا نرفته گدای تو میشویم
ای مهربان امام، فدای تو میشویم
هادی خلق، کوری چشمان گمرهان
پروانگان شمع عزای تو میشویم